![فیسبوک فیسبوک](http://www.ashoora.biz/weblog/md/18/images/fb.gif)
![توییتر توییتر](http://www.ashoora.biz/weblog/md/18/images/tt.gif)
توسط : خادم الشهدا 2
هدف كوتاهمدت رژيم صهيونيستي در شرايط كنوني، تشديد فشارها بر سازمان حماس و تضعيف پتانسيلهاي تسليحاتي آن و هدف بلندمدت آن نيز حذف محور مقاومت و ايجاد آشوب و تجزيه در كشورهاي منطقه و تقويت حضور منطقهاي خود است.
در يك نگاه
رژيم صهيونيستي عزم خود را جزم كرده تا به بهانهي خونخواهي سه نوجوان يهودي، حلقهي محاصرهي نوار غزه را تنگتر سازد و از اين طريق، فشارها بر گردانهاي مقاومت را با حملات هوايي تشديد كند. شكست دور اخير گفتوگوهاي صلح كه به ابتكار جان كري، وزير امور خارجهي آمريكا، صورت گرفت، باعث شد دو گروه اصلي فلسطيني اختلافها را كنار بگذارند. عواملي از جمله: 1. درگيري جهان عرب در بحرانهاي سوريه، عراق و لبنان و 2. تحولاتي كه در عراق رخ داده، سبب شده است تا فضاي مناسبي در اختيار اسرائيل قرار گيرد تا با دامن زدن به بحرانهاي منطقهاي، افكار عمومي از مسئلهي فلسطين به سمت عراق منحرف شود و رژيم صهيونيستي اهداف خود را پيگيري كند
دور تازهاي از حملات رژيم صهيونيستي به نوار غزه آغاز شده است. اين حملات كه به بهانهي ناپديد شدن سه نوجوان يهودي شروع شد، منجر به چرخهاي از خشونتها بين دو طرف اسرائيلي و فلسطيني شده كه با دخالتهاي گستردهي ارتش اسرائيل به نوار غزه، موج جديدي از خشونتهاي اين رژيم عليه فلسطينيان را شكل داده است.
شواهد نشان ميدهد كه اسرائيل عزم خود را جزم كرده تا به بهانهي خونخواهي سه نوجوان يهودي، حلقهي محاصرهي نوار غزه را تنگتر سازد و از اين طريق، فشارها بر گردانهاي مقاومت را با حملات هوايي تشديد كند.
در وضعيت كنوني كه جهان عرب درگير بحرانهاي سوريه، عراق و لبنان است و در شرايطي كه دولت اوباما نشان داده است تمايل چنداني به درگيري بيشتر در بحرانهاي خاورميانه ندارد، اسرائيل فرصت را غنيمت شمرده تا از طريق حملات گسترده به مواضع گردانهاي مقاومت، تا حد امكان توان تسليحاتي و موشكي آنها را تضعيف كند. بسياري از مقامات ارتش اسرائيل معتقدند به دنبال بحران سوريه، اين كشور بسياري از موشكهاي كوتاهبُرد و ميانبُرد خود را براي گردانهاي مقاومت در نوار غزه فرستاده است تا بازدارندگي نيروهاي مقاومت را در برابر اسرائيل افزايش دهد. اين در حالي است كه خلع سلاح شيميايي سوريه، مهمترين عامل بازدارندگي جهان عرب در برابر اسرائيل را از معادلات قدرت دو طرف حذف كرد.
آنچه در اين نوشتار كوتاه به دنبال بررسي آن هستيم، اين مسئله است كه (فارغ از اظهارنظرها و دلايل مطرحشده از سوي مقامات اسرائيلي) چه عواملي باعث شده اسرائيل دور تازهاي از تجاوزات به مردم فلسطين را آغاز كند؟ و اينكه هدف نهايي اسرائيل از اين حملات چيست؟
در پاسخ به پرسش نخست ميتوان گفت كه ناآراميهايي كه در جهان عرب رخ داده و برخي از كشورهاي اصلي جريان مقاومت را درگير خود ساخته است، فرصت مناسبي را در اختيار اسرائيل قرار داده تا هدف نخست خود، يعني حذف جنبش مقاومت حماس و شكست دولت وحدت ملي فلسطيني را در پناه درگيريهاي پيشآمده عملي كند و در پاسخ به پرسش دوم، ميتوان گفت كه هدف نهايي اسرائيل، حذف محور مقاومت در كل منطقه است.
بحرانهاي منطقهاي، اسرائيل و مخالفت با دولت وحدت ملي فلسطيني
در بررسي عوامل و دلايل حملهي اخير اسرائيل به سرزمينهاي اشغالي، بايد كمي به عقبتر برگشت و به مسئلهي نزديكي سازمان آزاديبخش فلسطين و حماس در چارچوب تشكيل دولت وحدت ملي اشاره داشت. شكست دور اخير گفتوگوهاي صلح كه به ابتكار جان كري، وزير امور خارجهي آمريكا، صورت گرفت، باعث شد دو گروه اصلي فلسطيني اختلافها را كنار گذاشته و با تشكيل دولت وحدت ملي، رويكرد واحدي در قبال تأسيس كشور فلسطيني و برخورد با سياستهاي توسعهطلبانهي اسرائيل اتخاذ كنند.
بحث تشكيل كشور فلسطيني در مرزهاي قبل از 1967 به پايهي اصلي گفتوگوها بين طرفهاي فلسطيني و اسرائيلي تبديل شده است، ولي اسرائيل هربار با كارشكنيهاي مختلف و توسعهي شهركهاي يهودينشين در سرزمينهاي اشغالي، مانع از به نتيجه رسيدن گفتوگوهاي صلح شده است. شكست دور اخير گفتوگوهاي دو طرف، كه با تلاشهاي 9ماههي جان كري، وزير امور خارجهي آمريكا، صورت گرفته بود، انتقادات زيادي را عليه طرف اسرائيلي مطرح كرد. به دنبال اين امر، بسياري از كشورهاي اروپايي، تحت فشار افكار عمومي، اعلام كردند شركتهاي اسرائيلي كه در شهركهاي يهودي واقع در سرزمينهاي اشغالي 1967 فعاليت ميكنند را تحريم ميكنند و مانع از دادوستد شركتهاي متبوعشان با ساكنان اين شهركها ميشوند. اين اتفاقات فضاي مناسبي براي مانور طرف فلسطيني مهيا ساخت. طرح تشكيل دولت وحدت ملي در چنين فضايي مطرح شد و اسرائيل هم بهخوبي ميدانست پيشبرد اين طرح در برههي كنوني چه خطراتي براي آن خواهد داشت.
شكست دور اخير گفتوگوهاي صلح كه به ابتكار جان كري، وزير امور خارجهي آمريكا، صورت گرفت، باعث شد دو گروه اصلي فلسطيني اختلافها را كنار گذاشته و با تشكيل دولت وحدت ملي، رويكرد واحدي در قبال تأسيس كشور فلسطيني و برخورد با سياستهاي توسعهطلبانهي اسرائيل اتخاذ كنند.
از همان نخستين روزهاي شروع گفتوگوهاي ملي، اسرائيل تمام تلاش خود را به كار بست تا با ايجاد موانع مختلف، مانع از پيشرفت اين گفتوگوها شود و حتي تا جايي پيش رفت كه مجوز عبور و مرور آزادانهي برخي از اعضاي ردهبالاي سازمان آزاديبخش فلسطين به خارج از كرانهي باختري را نيز لغو كرد و در نشستي كه براي تشكيل كابينهي دولت وحدت ملي در رامالله برگزار شد، مانع از حضور نمايندگان حماس در كرانهي باختري شد. اما با همهي اين فشارها، كابينهي فلسطيني در خردادماه تشكيل شد و به دنبال آن، اين كابينه در تلاش براي مهيا ساختن شرايط برگزاري انتخابات مجلس دولت فلسطيني است.
تحولاتي كه در عراق رخ داد، فضاي مناسبي در اختيار اسرائيل قرار داد تا با دامن زدن به بحرانهاي منطقهاي، افكار عمومي را از مسئلهي فلسطين به سمت عراق منحرف كند و از اين طريق، برنامههاي خود براي جلوگيري از روند تشكيل دولت وحدت ملي فلسطيني را عملي سازد. به دنبال بحراني شدن وضعيت سياسي-امنيتي در عراق، تلاشها براي سرنگوني دولت مالكي و كاهش قدرت شيعيان و به دنبال آن، كاهش قدرت منطقهاي ايران، سرعت گرفت. مطرح شدن بحث استقلال منطقهي اقليم خودمختار كردستان، وضعيت را بهمراتب براي اهداف منطقهاي اسرائيل آمادهتر ساخت. بر همين اساس بود كه به دنبال اظهارنظرهاي استقلالطلبانهي مقامات اقليم خودمختار كردستان، بنيامين نتانياهو در يكي از نادرترين اظهارنظرهاي مقامات اسرائيلي درباره كشورهاي اسلامي، از استقلال منطقهي اقليم حمايت كرد و آن را جبههي معتدلي در مقابل دو جبههي افراطي داعش سني و ايران شيعي ناميد كه بايد به تقويت آن پرداخت.
تحولات عراق دو نتيجهي مثبت براي اسرائيل به همراه داشت: يكي همانگونه كه گفته شد، تضعيف دولت شيعي و بيثباتي در عراق و به دنبال آن، دامن زدن به جنگ فرقهاي در اين كشور و دوم، سرگرم شدن مهمترين كشورهاي مخالف اسرائيل، از جمله ايران، به مسئلهي عراق و انحراف افكار عمومي جهان عرب از مسئلهي فلسطين بهسوي بحرانهاي تروريستي در عراق، سوريه و لبنان.
نميتوان بهصراحت گفت كه اسرائيل پشت پردهي حملهي داعش به عراق قرار دارد يا خير، اما ميتوان ادعا كرد كه حملهي داعش به عراق، فرصت مناسبي در اختيار دولت نتانياهو قرار داد تا از وضعيت بهوجودآمده بهترين بهره را در راستاي سياستهاي توسعهطلبانهي خود ببرد. به همين خاطر است كه بسياري از تحليلگران مدعي هستند برندهي اصلي بحران عراق، رژيم اسرائيل است.
بنابراين ميتوان گفت با توجه به اينكه تلاشهاي اسرائيل براي حذف جريان مقاومت و ممانعت از تشكيل دولت وحدت ملي توسط گروههاي فلسطيني تاكنون با شكست مواجه شده است، بحران اخير عراق و تبعات پُردامنهي آن، فرصت مناسبي در اختيار اسرائيل قرار داده است تا با توجه به درگيري كشورهاي اصلي منطقه در اين بحران و انحراف افكار عمومي به سمت عراق و بحران گسترش تروريسم در خاورميانه، اهداف خود براي ناكامي تشكيل كشور فلسطيني را عملي كند.
ممانعت از تشكيل دولت وحدت ملي در فلسطين و حذف جريان مقاومت بهعنوان هدف كوتاهمدت اسرائيل بهشمار ميآيد. اين رژيم اهداف بلندمدتي نيز در محاسبات منطقهاي خود دارد كه تحولات اخير ميتواند مقدمهاي براي دستيابي اسرائيل به اهداف بلندمدتش در خاورميانه باشد.
شكست جريان مقاومت بهعنوان هدف بلندمدت اسرائيل
بنيامين نتانياهو در پاسخ به انتقادات زيادي كه از سوي جامعهي بينالملل از وي در خصوص توقف حملات به مناطق فلسطيني ميشود، گفته است تا زماني كه حماس به حملات موشكي خود ادامه دهد، هيچ فشاري نميتواند مانع از تداوم حملات به مناطق فلسطيني شود. اين گفته نشان ميدهد كه اسرائيل به بهانهي حملات موشكي حماس تمام تلاش خود را براي از بين بردن ظرفيت مقاومت اين سازمان به كار برده است و برپايهي برآوردهاي احتمالي مقامات اسرائيلي، وضعيت كنوني، بهترين فرصت براي حذف حماس از معادلات مقاومت است.
يكي از فشارهايي كه اسرائيل تلاش داشت بر گفتوگوهاي وحدت ملي بين سازمان آزاديبخش فلسطين و حماس وارد سازد، اين مسئله بود كه حماس يك سازمان تروريستي است و تا زماني كه اين سازمان سلاحهاي خود را به زمين نگذارد، اسرائيل دولت وحدت ملي را به رسميت نميشناسد و مانع از تشكيل هر دولتي ميشود كه يك پاي آن سازمان حماس باشد.
اما شواهد نشان ميدهد اسرائيل به چيزي فراتر از اين ميانديشد. گسترش تروريسم در منطقه، در پي بحران سوريه و حمايتهاي كشورهايي مانند عربستان، تركيه، قطر، امارات متحدهي عربي و كويت به همراه كشورهاي غربي و در رأس آنها آمريكا از اين تروريستها در جنگ عليه بشار اسد، شرايط جديدي را در خاورميانه ايجاد كرده است.
بحران سوريه فضاي مناسبي را در اختيار كشورهاي محافظهكار عربي و همپيمانان غربي آنها قرار داد تا از اين طريق، يكي از حلقههاي اصلي محور مقاومت را در هم شكنند. تمام تلاش كشورهاي حامي تروريستها، حذف يا تضعيف حلقههاي محور مقاومت از طريق جنگ نيابتي و با استفاده از ابزار تروريسم است. به همين منظور، به بهانهي حضور حزبالله در سوريه، ميبينيم كه لبنان نيز به عرصهي حملات و بمبگذاريهاي گروههاي تروريست تبديل ميشود. به دنبال آن، ما شاهد سرايت بحران به عراق، بهعنوان يكي ديگر از پايههاي اصلي محور مقاومت هستيم. بر همين مبنا بود كه گروه داعش با حمايتهاي مستقيم عربستان و قطر، به استان انبار عراق حمله كرد و در آنجا بنيانهاي خود را براي اقدامات بعدي در عراق و سوريه تقويت كرد.
نقطهي اوج اين جنگ نيابتي-تروريستي، حملات اخير داعش در عراق و تصرف مناطق وسيعي در شمال و غرب عراق بود. به دنبال اين اتفاق، نخستين جرقههاي خودمختاري مناطق سنينشين و استقلال منطقهي اقليم خودمختار كردستان زده شد و ميبينيم عراق در يك وضعيت نسبتاً بحراني قرار دارد كه يكپارچگي سرزميني آن با چالش تجزيهطلبي گروههاي قومي-مذهبي مواجه شده است.
در تمام اين بحرانها، اسرائيل يا سكوت اختيار كرده است و يا در خفا به حمايت از گروههاي تروريست در سوريه، لبنان و عراق ميپردازد. اوج خشنودي اسرائيل از بحرانهاي اخير را در حمايت صريح نتانياهو از استقلال منطقهي اقليم كردستان عراق شاهد بوديم.
اسرائيل تنها كشوري است كه در شرايط فعلي، از تجزيهي كشورهاي منطقه، بيشترين بهره را ميبرد و همانگونه كه شاهد بوديم، نتانياهو بهصراحت از طرح استقلال منطقهي اقليم كردستان حمايت كرد.
برخلاف آنچه برخي ادعا ميكنند، ايالات متحدهي آمريكا در شرايط فعلي، به دنبال تجزيهي كشورهاي خاورميانه نيست و شاهد بوديم كه در پي اعلام مسعود بارزاني، رئيس منطقهي اقليم خودمختار كردستان، مبني بر برگزاري همهپرسي استقلال منطقهي اقليم، جان كري سفري به منطقهي اقليم داشت و در ديدار با بارزاني، بهصراحت اعلام كرد كه در شرايط كنوني، منطقهي اقليم بايد در چارچوب عراق يكپارچه باقي بماند.
با وجود اين، اما شواهد نشان ميدهد كه اسرائيل تنها كشوري است كه در شرايط فعلي، از تجزيهي كشورهاي منطقه بيشترين بهره را ميبرد و همانگونه كه شاهد بوديم، نتانياهو بهصراحت از طرح استقلال منطقهي اقليم كردستان حمايت كرد. اگر به دقت ملاحظه كنيم، كانون اصلي طرحهاي تجزيهي كشورهاي منطقه از ديدگاه مقامات اسرائيلي، كشور عراق، سوريه و لبنان است. اسرائيل با تجزيهي اين كشورها و بهويژه عراق و سوريه، نه تنها دو كشور قدرتمند عربي را بهشدت تضعيف ميكند، بلكه حلقههاي محور مقاومت را نيز در هم ميشكند.
بنابراين ميتوان گفت كه در شرايط كنوني، تنها برندهي بحرانهاي اخير جهان عرب، اسرائيل است كه در پناه ناآراميهاي ايجادشده، تلاش ميكند به جاهطلبيهاي منطقهاي خود جامهي عمل بپوشاند.
نتيجهگيري
تحولات اخيري كه در سوريه، عراق و لبنان شكل گرفته بهترين فرصت را در اختيار طرحهاي منطقهاي اسرائيل قرار داده و عرصه را براي جولان طرحهاي توسعهطلبانهي آن مهيا ساخته است. حملات اخير اسرائيل به مردم فلسطين را ميتوان نقطهي آغازي بر طرحهاي منطقهاي اسرائيل دانست كه به نظر ميرسد برپايهي محاسبات مقامات اسرائيلي، شرايط فعلي بهترين فرصت براي پيشبرد اين اهداف است. البته بايد اضافه كرد كه اين گفته بدين معنا نيست كه اسرائيل با اين محاسبات به اهداف خود دست خواهد يافت.
بنابراين ميتوان گفت كه هدف كوتاهمدت اسرائيل در شرايط كنوني، تشديد فشارها بر سازمان حماس و تضعيف پتانسيلهاي تسليحاتي آن و هدف بلندمدت آن نيز، حذف محور مقاومت و ايجاد آشوب و تجزيه در كشورهاي منطقه و تقويت حضور منطقهاي خود است.*
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :