

توسط : خادم الشهدا 2
برچسب ها :
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پايگاه بسيج شهيد ابراهيمي روستاي اسماعيل قنبر و آدرس shebrahimi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 37
بازدید ماه : 51
بازدید کل : 21102
تعداد مطالب : 77
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1
مقام معظم رهبري (مدظله العالي):عاشورايك حادثه نيست،يك فرهنگ است.فرهنگي سياسي پايگاه شهيد ابراهيمي
بیانیه سازمان بسیج مساجد و محلات به مناسبت فرا رسیدن یوم الله 13 آبان که مصادف است با عاشورای حسینی و همچنین تسخیر لانه جاسوسی بدست جوانان غیور ایران اسلامی
پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج مساجد و محلات به مناسبت فرا رسیدن یوم الله 13 آبان که مصادف است با عاشورای حسینی و همچنین تسخیر لانه جاسوسی بدست جوانان غیور ایران اسلامی میباشد بیانیه ای به شرح زیر منتشر نمود:
بسم الله الرحمن الرحیم
13 آبانماه صحنه نمایش پایبندی ملت بصیر و آگاه ایران به آرمانهای مقدس عاشورا و حضرت حسین بن علی (ع )، همچنین عرصه برائت از یزدیان و شمرهای زمان و نیز فتنهگران هتاک به عاشورای سال 88 است.
روز تسخیر لانه جاسوسی روز ملی مبارزه با استکبار خونخوارو نماد مقاومت، ایستادگی و استکبار ستیزی ملت ایران و صحنه فرو ریختن هیمنه نظام غرب به سرکردگی آمریکا در برابر مردم مبارز ایران است. روزی که نشان داد گردنکشان زورگو وقلدر در این ملک که ماحصل خون هزاران شهید گلگون کفن است، جایی ندارند.
براستی تلاقی مبارک و عبرتآموز عاشورای حسینی با روز 13 آبان و شعارهای راهبردی مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل نشان می دهد که وقایع نینوای حسینی در محرم 61 هجری و 13 آبان ماه در تاریخ انقلاب اسلامی هدفشان یکی است که بر پیشانی هردو، شعار جاودانه هیهات منالذله درخشیده و عاشوراییان را در هر زمان و مکان به استکبارستیزی و عدم سازش با مستکبران و زورگویان فرامیخوانند.
اگر در آن روزگار یزدیان آمدند و مرتکب جنایاتی عظیم و دلخراش شدند که پس از گذشت سالیان سال، دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد و می خواهد خون بگرید، در زمان حال نیز آمریکا واسرائیل و فرزندان ناخلف انها نظیر وهابیت و داعش خبیث همچنان سر می برند و خون ها می ریزند. اما این از خدا بی خبران غافلند که از خون پاک این مظلومان زمان لاله ها می روید که روزی بنیان کفر و ظلم و ستم را نابود و ویران خواهد نمود.
پایگاه های مقاومت بسیج مساجد و محلات براساس رسالت الهی و انقلابی خود همچون همیشه شورآفرین و پیشرو حضور مردم مسلمان در دسته جات عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدلله الحسین خواهند بود و با شور و حال حسینی اثبات خواهند نمود که به فرموده مولایمان امام خامنه ای ( مدظله العالی )می توان و می باید در مقابل سلطه بیگانگان و سلطه جویان ایستاد. و انشاء الله با بصیرت و آگاهی بار دیگر آمادگی همه جانبه خود را به رخ جهانیان خواهند کشید و دشمنان را مایوس تر و درمانده تر از هر زمان دیگر خواهند نمود . به امید روزی که شاهد نابودی یزیدیان و پیروزی حسینیان زمان باشیم . انشاء الله
سازمان بسیج مساجد و محلات - آبان ماه
![]() |
هادی ثناییمقدم یازدهم تیرماه 1351 در شهرستان لنگرود بدنیا آمد.
این نوجوان بسیجی روز 23 دیماه سال 1365 در منطقه عملیاتی «شلمچه» به شهادت رسید اما پیکرش هیچ گاه بازنگشت.
همرزمان او از نحوه شهادتش بر اثر اصابت مستقیم تیر میگویند یادآور میشوند که هادی به همراه تعداد زیادی از شهدا به کنار جاده انتقال داده شد.
پارچه سفید به همراه چوبی در کنار او قرار داده شد تا آمبولانسها راحت او را پیدا کنند و به عقب برگردانند.
آنها از آن محل دور شدند، آمبولانسها تعدادی از شهدا را به سمت پشت خط آورد ولی خبری از پیکر هادی نبود.
تا به امروز کسی نفهمیده است بر سر پیکر شهید هادی ثناییمقدم چه آمده است؟. عدهای میگویند احتمال دارد گلوله خمپارهای به کنار پیکرش خورده و او را در زیر خاک پنهان کرده و همین امر باعث شده است که آمبولانسها او را پیدا نکنند.
سالها از این ماجرا گذشت و از هادی تنها یک مزار خالی در شهرمان باقی ماند.
در یکی از روزها مادر شهید به زیارت مزار فرزندش به گلزار شهدا میرود و پس از دعا و فاتحه از جای خود بلند میشود.
ظاهرا در گلزار شهدا، نمایشگاه عکسی از شهدای کشورمان برپا بوده است. مادر شهید ثناییمقدم به تصاویر شهدا نگاه میکند و به یک عکس خیره میشود و ناگهان فریاد میزند این هادی منه.... این هادی منه... .
خانوادههای شهدای حاضر در گلزار شهدا دور او جمع میشوند.
کسی نمیدانست چه اتفاقی افتاده است.
مادر شهید به سمت مسئول نمایشگاه میرود و میگوید
این عکس را از کجا آوردهاید؟
چه کسی این عکس را گرفته است؟
آنها نمیدانستند صاحب این عکس و عکاس آن کیست.
اما مادر شهید میگوید: این هادی منه... من با دستان خودم این کلاه را برای او بافتم. این هادی منه... .